به دنبال جادو برای بهتر زیستن، برای یافتن قدرت و ثروت؛ در تفکر شعله های آتشین بر افروخته از دست ها و بینش عمیق در عمق چشم ها ؛ تماما غرق در شهوت، غرق در خواستن و چشم هایی که حضور خواسته ها را نمی دید. در سفری که برای شناخت بیشتر بود و جادویی که در بطن شناخت بود؛ کسی به دنبال شناخت نبود.
شناخت همواره جادو را به همراه خود می آورد ؛ شناخت اولیه خود شخص را به این درک می رساند که بدون سلامتی، سفر هر چقدر هم گران قیمت و دیدنی باشد، لذت بخش نخواهد بود.(برای رسیدن به مقصد از اسب خود بیش از حد کار می کشد و خستگی ها و زخم هایش برای او بی اهمیت است و تنها در هوس رسیدن به مقصدی است که شاید در توهم و واقعیتی ندارد و اینکه دائم برای رسیدن به مقصد حرص و طمع می ورزد اسب خود را خسته و بی جان می کند و در ادامه سفر اسبش نمیتواند که مانند قبل با قدرت و سرعت حرکت کند و جدا از خستگی های اسب، خودش نیز از مسیر سفر که در واقع همه چیز است غافل می ماند و در طمع مقصد، زیبایی های مسیر را از دست می دهد.)
با شناخت اولیه به این درک باید رسید که سلامتی اولین مرحله رسیدن به جادو است زیرا حقیقت این است که بدن ناسالم چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی؛ شخص و ذهن شخص را از تمرکز روی اهداف و بزرگتر و شناخت های عمیق تر باز می دارد.
سلامتی تماما به تنهایی جادو نیست ، حفظ و بهبود سلامتی با تغذیه به روال و کارکرد بدن که از حالت طبیعی خود خارج شده است کمک می کند و به مرور بدن را به حالت اولیه بر می گرداند که این امر و آرام شدن شرایط بدن به آرامش اعصاب نیز کمک شایانی می کند. در مراحل بعد و پیشرفته تر باید شرایط بدنی و روحی خود را به مراحل بالاتر ارتقا دهید که این امر در مراحل اولیه با مشاوره های اساتید مجرب صورت خواهد پذیرفت.
